دانستنی های روانشناسی

در درمان اختلال دوقطبی بدون دارو موارد زیر در جلوگیری از عود بیماری راهگشا میباشند:
رعایت الگوی منظم خواب و بیداری:
ساعت خواب حتی الامکان باید بدون تغییر باشد. بیمار باید خواب کافی و منظم داشته باشد. ۸ ساعت خواب شبانه بهطور معمول برای فرد الگوی مناسبی میباشد. بیماران دوقطبی بهدلیل پرانرژی بودن و احساس بزرگمنشی ترجیح میدهند نخوابند و بر روی هدفهایی که در ذهن میپرورانند کار کنند. آنها ترجیح میدهند بسیاری از فعالیتهای خود مانند اینترنتگردی، شرکت درمیهمانیها، تماشای فیلم و … را در شب انجام دهند. این امر برای آنها مانند سم است و آنها را در چرخه معیوب اختلال دوقطبی میاندازد.
مشاغلی مانند پرستاری که مستلزم الگوی نامنظم خواب و بیداری و یا فشار و استرس زیاد میباشد برای این بیماران مناسب نمیباشد.
اجتناب از مصرف محرکها:
نکته دیگری که در درمان اختلال دوقطبی باید مورد توجه قرار گیرد پرهیز از مواد غذایی تحریک کننده است. الکل، سیگار، نسکافه، قهوه، نوشابه همگی در چرخه خواب تداخل ایجاد میکنند و باعث تحریک مغز میگردند.
فعالیت متعادل و متوسط:
بیمار نباید فعالیت بیش از اندازه بر عهده بگیرد. فعالیت زیاد باعث هیجان و تحریک بیمار میشود. بیمار همواره باید طبق برنامهریزی مشخص و حتیالمقد
ور منظم و ثابتی کارهای خود را انجام دهد. از سویی دیگر در دوره افسردگی فرد باید از بیتحرکی اجتناب کند و طبق برنامه از پیش تعیین شده خود عمل کند. فرد نباید به بهانه بیانرژی بودن خود را رها کند.

مشاغلی که مستلزم رقابت با دیگران و صرف انرژی و تلاش زیاد میباشد برای این بیماران مناسب نمیباشد. مراقبت از کودک اگر چه شیرین است ولکن میتواند استرس زیادی را به بیمار تحمیل کند. لازم است در نگهداری کودک از سوی اطرافیان با بیمار همکاری لازم بهعمل آید.
اجتناب از تغییرات عمده در زندگی:
حتی الامکان زندگی فرد باید روال ثابت و منظمی داشته باشد. فرد باید از هرگونه تغییر بیمورد اجتناب کند. حاملگی، ازدواج، ارتقاء شغلی، درگیری در روابط عاشقانه و … همگی باعث عود بیماری میشوند و فرد تا زمان بهبود نسبی بهتر است از هرگونه تغییر در روند زندگی پرهیز کند.
مصرف منظم دارو:
اهمیت مصرف منظم دارو حتی در زمانهایی که بیمار احساس بهبودی دارد باید به بیمار گوشزد شود.
اجتناب از تحریک بیش از اندازه:
یادآوری خاطرات منفی و شکستها، احساس اجبار در انجام فعالیتهای روزانه، سروصدا، گیر کردن در راهبندان، زندگی در محیط شلوغ، مشاجرات خانوادگی و یا مشاجره با اطرافیان، شروع پروژههای جدید، تماسهای مکرر و زیاد با دیگران، روابط عاطفی بیثبات و قبول مسئولیتهای بیش از حد توان فرد، همگی در نقش عوامل استرسزا عمل میکنند

استفاده از فنون آرمیدگی(Relaxation)
تنظیم قرارداد درمانی:
در درمان اختلال دوقطبی قرارداد درمانی به بیمار این فرصت را میدهد تا تصمیم بگیرد در هنگامی که بیمار است میخواهد چه کاری انجام دهد. طرح این برنامه در زمانی که بیمار خوب است این اجازه را به او میدهد تا مشخص کند چه استراتژی مدیریتی را برای مقابله با دورههای شدید بیماری اتخاذ کند. این فرایند شامل گزینش و آموزش یک سیستم حمایتی است که در قرارداد درمانی با بیمار مشارکت خواهند کرد. سیستم حمایتی ممکن است شامل دکتر، اعضای خانواده، همسر یا دیگر افراد مهم، دوستان و یا همکاران بیمار شود. این نکته مهم است که سیستم حمایتی بیمار بتواند اطلاعاتی درباره اختلال دوقطبی بهدست بیاورد.
یادگیری مهارتهای حل مساله:
زمانی که خلق بیمار طبیعی است باید چگونگی مواجهه با مسائل را به بیمار آموزش داد تا در زمان بحران نیز بتواند از آن استفاده کند.
اولین تکنیک تاثیرگذار، به تعویقاندازی تصمیم است. تکنیک درنگ به بیمار کمک میکند تا فشار درونیاش برای اقدام کاهش یابد. فرد بهخود میگوید فعلا تا ۴۸ ساعت آینده هیچ تصمیمی نمیگیرم. بعد از آن میتوانم با کمک گرفتن و مشورت با سیستم حمایت خود تصمیم بگیرم. این امر به بیمار کمک میکند تا یاد بگیرد برای وصول به خواستههای خود میتواند صبوری کند. این درحالی است که بیمار دوقطبی بسیار تکانشی عمل میکند و بالاخص در هنگام حمله مانیک تصمیمات عجولانه و بدون فکر میگیرد.
در تکنیک کتاب سیاه بیمار تمام ایدهها و تصمیمات خود را که در دوره مانیا بهذهنش میرسد، بر روی کاغذ مینویسد و آن را به درمانگر و یا یکی از اعضای سیستم حمایتی خود نشان میدهد و تنها پس از گفتگو درباره جنبههای مثبت و منفی آن تصمیم خود را به مرحله اجرا درآورد.
در تکنیک آرامشبخشی به خود بیمار لیست فعالیتها و موقعیتهایی را که در آن احساس آرامش میکند شناسایی و فهرست میکند تا در هنگام بروز بحران از آنها استفاده کند. فعالیتهایی مانند پیادهروی- دوش آب گرم- گوش دادن به موسیقی ملایم- مطالعه کتاب و موقعیتهایی مانند اتاق خودم- منزل مادربزرگ و … کنترل نشانه های بیمار دوقطبی زندگی فرد را کاملا متحول می کند و بیمار می تواند به روال طبیعی زندگی برگردد.